درخواست عبور از کشورها
معرفی
از سرزمین مادری مان گریزانیم و در کشوری که پذیرای پناهندگی ما شده، غریبانه زندگی میکنیم. وقتی به آرمان ها و ایده آلهایمان فکر می کنیم باید به معاش روزانه بپردازیم و وقتی خسته از کار و تلاش می شویم، امیدها و انگیزه هایمان می میرند.
ایرانیانی فراری از حکومتی استبدادی و ستمگر هستیم که در نهایت، نتوانستیم به زندگی عادی و متداول همگان برسیم و چاره ای نیافتیم جز زندگی به سبک خودمان و اعلام انزجار و تنفر از ظلم، بی عدالتی، حق کشی، تحقیر، تهدید، تبعیض، شکنجه، اعدام، سرکوب، ... و تمام واژه های ظالمانه و خودسرانه ای که در روزگار امروزمان نباید جائی داشته باشند.
پس از سالها زندگی در محدودیت، فشار و تهدید و متعاقب آن غربت، تنهایی و تبعیض؛ دیدیم بهتر است لذت ها را نخواسته، خواسته ها را نداشته و از داشته ها حداکثر استفاده را ببریم و آنگونه باشیم که باید بود.
می خواهیم شهر به شهر، و کشور به کشور با پای پیاده و با کمترین امکانات و بضاعت اندک مان گذر کنیم و حرفهای دلمان را آزادانه بیان کنیم. حرفهائی که تهدیدی برای هیچ کس نیست، هیچ محدودیتی بوجود نمی آورد، حق کسی را ضایع نمی کند، به کسی آسیب نمی رساند، و با طبیعت، حیوانات و نسل بشر در ستیز و مقابله نیست.
می خواهیم بگوئیم ما مردمی صلح جو و آشتی طلبیم، به تمام عقاید و فرهنگ ها احترام می گذاریم، آزادیخواه و دمکراتیم، خواستار زندگی در آرامش و ثبات و امنیتیم،برابری و عدالت را پاس می داریم و به دنبال عشق و دوستی و محبت هستیم.
این امکان در کشورهای تحت سلطه ی استبداد و یا کشورهای محافظه کار و بی ثبات امکان پذیر نمی باشند. به همین منظور ما کشور شما را به عنوان گذرگاه خود انتخاب کرده و خواستار اجازه ی ورود و عبور از آن هستیم.
با پیام صلح و آزادی می خواهیم به کشور شما وارد شده و با پیام سپاس و قدردانی از آن خارج شویم. و دوست داریم تمام جهان بدانند ما که هستیم و افکار و آرمانهایمان چیست؟!
کشور شما میتواند مأمن آزادیخواهان، گذرگاه امن مبارزان راه دمکراسی و حامیان مظلومان و ستمدیدگان بوده و هیچ وقت از مستبدان و زورگویان جهان دفاع نکرده و به خاطر منافع خود چشمان حقیقت بینش را هرگز نبندد. حاکمیتی مردم سالار و عدالت جو با مردمی آزاد اندیش و میهمان نواز...
آرزو داریم به تقاضای انسانی ما پاسخ مثبت داده و امکان ورود و عبور را برایمان فراهم سازید.
ما پیک صلح، آشتی، عشق و مظلومیت جامعه ی مستقل و آزاد ایرانی هستیم که از تمام مردم دنیا با هر زبان، فرهنگ و نژادی می خواهیم از ما حمایت کنند.
معرفی
جویندگان آشتی ؛ مولود ذهن خلاق و محصول اندیشه ی آزاد است . ما گروهی از ایرانیان مهجور، تبعیدزده و پناهجو هستیم که به شرایط موجود اعتراض داشته ، خواهان تغییر و تحول بوده ؛ و دست یاری و توجه ميطلبیم .
جویندگان آشتی؛ شیوه ای خاص و منحصر به فرد را برای انتقال و انتشار تفکراتش برگزیده و قصد دارد درد خود و دیگرانی چون خود را با مردم دنیا رودررو و مستقیم در میان بگذارد.
برای بازگویی مظلومیت، ستمدیدگی و بی عدالتی موجود؛ جهان را زیر پا می گذارد و به دنبال عشق، دوستی، محبت، صلح، آرامش و امنیت می گردد.
در دنیایی که آزادی اندیشه و بیان، حق انتخاب و نوع پوشش، زبان و مذهب؛ از ابتدائی ترین و بدیهی ترین حقوق انسانی بشمار می آید؛ ایرانیان برای احیای این حقوق از دست رفته و پایمال شده شان در حال پرداخت هزینه های بسیار سنگین و طاقت فرسا هستند. توهین و تحقیر، تهدید و ارعاب، ضرب و شتم، بازداشت و محاکمه غیر قانونی، زندان و شکنجه؛ انزوا و تبعید، و در نهایت اعدام؛ حاصل آزادیخواهی و آزاداندیشی مردمی است که اگر نسبت به اقوام و ملیت ها یا نژادهای دیگر دنیا برتر نباشند، به دلیل پیشینه ی تاریخی و فرهنگی غنی خود کمتر نیز نبوده اند و نمی بایست اینچنین مورد ظلم، بی عدالتی و خشم قرار بگیرند.
"جویندگان آشتی" گروهی مستقل است که خود را نماینده ی بخشی از بدنه ی این جامعه ی ستمدیده و بی پناه ایرانی می داند. ایرانیانی که برای بدست آوردن آزادی، امنیت، آرامش، صلح و دوستی ؛ سرزمین مادریشان را ترک کرده و به دور از کاشانه، خانواده، دوستان، اقوام و حتی خاطرات خود، در جهان بعنوان پناه جو پراکنده اند.
عده ای سکنی گزیده اند، عده ای دیگر اقامت یافته اند. گروهی سرگردان و تعدادی دیگر با آرزوهای خود هنوز در سفرند.
سیاست با آنها گره خورده با آنکه شاید هیچ کدامشان سیاسی نباشند و مهمتر از آن اینکه سیاسیون نیز قوانین را به رخ شان می کشند و مسیرها را سخت تر می کنند و …سر آخر که روزگار هم با آنها سر ناسازگاری می گیرد و به آنها بد می کند.
گروه "جویندگان آشتی" می خواهد در حرکتی بدیع و در نوع خود بی نظیر؛ توجه مهمترین بخش از پوسته ی این جهان خاکی را به مظالم پیش روی ایرانیان جلب کند و این همانا برنامه ی ما؛ “سفر به دور دنیا با پای پیاده” است. ما قصد داریم شهر به شهر و کشور به کشور سفر کنیم و با مردم دنیا فراغ از تفاوت زبان، رنگ پوست، نژاد یا ملیت، سنت و تاریخ از نزدیک دیدار داشته، با آنها رابطه ی دوستی برقرار کرده و از حال و روزمان برایشان بگوییم. مستقیم و رودر رو.
کمترین انتظار ما از حکومت ها و دولت ها و قوانین شان این است که به ما اجازه ی عبور از سرزمین تحت حاکمیتشان بدهند. از سازمان ها و نهادهای غیر دولتی می خواهیم حمایتمان کنند و در نهایت از مردم خواهیم خواست که به دردهای دلمان گوش دهند، دوستمان بدارند، پذیرایمان باشند و با خنده ای مهربانانه مشایعتمان کنند.
در این سفر طولانی و سخت و شاید هم خطرناک، ما سه هدف کلی را دنبال خواهیم کرد:
1) پیام آوری صلح، آزادی و عشق برای تمام مردم جهان در برابر بدنامی ایران و ایرانی بواسطه ی حاکمیت استبداد که حامی ترور، خشونت و تجاوز است.
2) انعکاس صدای اعتراض میلیون ها ایرانی در برابر نحوه ی مقابله با آزادی اندیشه و بیان و سرکوب آزادیخواهی توسط رژیم جمهوری اسلامی.
3) تبادل فرهنگی و آشنائی با اقوام، نژادها و ملیت ها بدون در نظر گرفتن تفاوت ها در زبان، رنگ و مذهب.
همچنین بواسطه ی رسالت حرفه ای و شغلیمان؛ به نوشتن کتاب، عکاسی، فیلم برداری و بخصوص سفرنامه نویسی هم خواهیم پرداخت.
دیدار و عبور از حدود (80) کشور دنیا و صدها شهر و روستا؛ در برنامه مان گنجانده شده و فقط مسیرهای صعب بیابانی و دریائی را با وسایل نقلیه طی خواهیم کرد.
این سفر بدون وقفه و با کمترین امکانات و هزینه دنبال خواهد شد و هیچگونه برداشت یا بهره ی سیاسی در آن مشهود نخواهد بود. از تمامی حمایت های بی دریغ، انسان دوستانه و صادقانه استقبال می کنیم و هیچگونه شرایط غیر متعارف یا تحمیلی را نخواهیم پذیرفت.
آرزو داریم سفری پربار، جذاب و هیجان انگیز انتظارمان را بکشد و بتواند گوشه ای از آمال و آرزوهای میلیون ها انسان چشم به راه محبت و آزادی را به تحقق برساند.
بشر پناهجو و حقوقش
تاریخ مرگ و ماتم است
تقویم کهنه روی میز
هر برگ آن را پاره کن
میان شعله ها بریز
باید قلم گرفت به دست
تقویم تازه ای نوشت
باید که تن نداد و رفت
به جستجوی سرنوشت
هر برگ این تقویم درد
روز دروغ و شیون است
تاریخ ما حضور ما
در دست تو دست من است
بر ما هر آنچه که گذشت
تاریخ ما نبود و نیست
آغاز ما عمر زمین
با خلقت دنیا یکیست
تا کی به فکر معجزه
در انتظار حادثه
سوار سرنوشت تویی
پشت غبار حادثه
تا کی به ظلمت گم شدن
جادو شدن زانو زدن
خدا ندارد احتیاج
به نذر تو نیاز من
تقویم درد و تفرقه
ما را به عصر سنگ برد
این قوم در خود گم شده
از ذات خود شکست خورد
این کهنه تقویم غریب
تکرار تاریخ عزاست
بی ابتدا و انتها
نگو که شرح حال ماست
باید جهان را تازه دید
رفت و به فرداها رسید
برای یک آغاز نو
نباید انتظار کشید
به اعتماد دست هم
باید گرفت از نو قلم
دوباره خط زد و نوشت
از ابتدا قدم قدم
تاریخ مرگ و ماتم است
این کهنه تقویم غم است
بی ترس دوزخ یا بهشت
از زندگی باید نوشت
بشر پناهجو و حقوقش
اصل سیزدهم از منشور بین المللی حقوق بشر می گوید :
هر كس حق دارد كه در داخل هر كشوري آزادانه عبور و مرور کرده و محل اقامت خود را انتخاب كند
وقتی این اصل جزو بدیهیات حقوق بشر قلمداد گشته و از طرف کشورها و حاکمیت های جهان پذیرفته و حمایت می شود ،به آینده ی جهان می توان امیدوار بود ؛ اما به هنگام تفسیر و تعریف مفاهیم مستتر در آن بر طبق قوانین متداول مهاجرت و اقامت همان کشور ها و حاکمیت ها به تناقض و تضادهای فراوان بر می خوریم .
حال آنکه آخرین اصل از اصول سی گانه ی منشور حقوق بشر صراحتا تاکید بر ان دارد که :
هيچ يك از مقررات اعلاميه حاضر نبايد طوري تفسير شود كه متضمن حقي براي دولت ، جمعيت يا فردي باشد كه به موجب آن بتوانند هر يك از حقوق و آزاديهاي مندرج در اين اعلاميه را از بين ببرند يا در راه آن فعاليتي نمايند
توضیح عبور آزادانه و انتخاب محل اقامت بسیار ساده و همه فهم است و نیازی به تفسیر و تاویل خاصی ندارد ، محدودیت یا استثنایی برای آن قایل نشده و انحصاری هم برایش در نظر گرفته نشده است . حال چگونه است که هزاران هزار پناهجو در اقصی نقاط جهان بلاتکلیف و در شرایط مبهم و سردرگم مانده اند و به انتظار پذیرفته شدنشان نا امیدانه و بدون آینده ای روشن روزگار می گذرانند .
سکونت و یا اقامت وتابعیت یک کشور ؛ جزیی از حقوقش میبایست قلمداد شده و به راحتی وبا احترام در سریع ترین زمان ممکن به او داده شود نه اینکه آنرا گدایی کند و یا بزرگترین و مهمترین درخواست دوران زندگیش تعریف شود .
با اشاره به اصل چهاردهم ( که استثنایی را برای درخواست پناهندگی مطرح مینماید ) بدین شرح :
- هركس حق دارد در مقابل شكنجه ، آزار و تعقيب پناهگاهي جستجو كند و در كشورهاي ديگر پناه گزيند .
- در مواردي كه تعقيب واقعاً مبتني به جرم عمومي و غير سياسي يا رفتارهايي مغاير با اصول و مقاصد ملل متحد باشد نميتوان از اين حق استفاده كرد .
برای رسیدگی و انجام مراحل قانونی جهت پذیرفتن یا عدم پذیرش درخواست پناهندگی یک پناهجو دستورالعمل ساده ای تعریف شده که دست و پا گیر یا پیچیده نیست و نمیتواند دستاویزی برای اتلاف وقت مجریان این امر قرار گیرد .
یک پناهجو ؛ عموما و غالبا پل های پشت سرش خراب شده ، امید ها و انگیزه های زندگیش کمرنگ یا نابود گشته و به دنبال فرصتی تازه و دگر باره برای لذت بردن، موفقیت و تحول میباشد . ترک کردن خانواده ، اقوام و آشنایان و جدایی از خاطرات و دلبستگی ها به همان اندازه که آسان نیست ؛ سخت و غم انگیز است . او صرفا برای تنوع یا تفریح نمیتواند چنین تصمیم گرفته باشد و حاضر نخواهد بود به مسیری مبهم و طاقت فرسا بدون داشتن توجیهی مناسب و بودن در شرایطی ناهنجار قدم بگذارد .
بازگویی شرایط ، خوسته ها و حقوق بشر پناهجو ؛ بخشی از هدف سفر ماست که قصد داریم آنرا مطرح کرده و در مسیر اجرایی قوانین موجود تسهیلات و گشایش هایی را موجب شویم .
گروه ما قصد اقامت در هیچ کشوری را ندارد و درخوست پناهندگی از هیچ دولتی در برنامه اش گنجانده نشده و تنها با عبور از سرزمین ها و ارتباط با مردم و رسانه ها میخواهد از دردهای موجود بگوید و دست دوستی و مساعدت برای آنان که نیازمند یاری اند طلب کند .
منتظر ما باشید و به استقبالمان بیایید و با عشق و محبت بدرقه مان کنید .تاریخ مرگ و ماتم است
تقویم کهنه روی میز
هر برگ آن را پاره کن
میان شعله ها بریز
باید قلم گرفت به دست
تقویم تازه ای نوشت
باید که تن نداد و رفت
به جستجوی سرنوشت
هر برگ این تقویم درد
روز دروغ و شیون است
تاریخ ما حضور ما
در دست تو دست من است
بر ما هر آنچه که گذشت
تاریخ ما نبود و نیست
آغاز ما عمر زمین
با خلقت دنیا یکیست
تا کی به فکر معجزه
در انتظار حادثه
سوار سرنوشت تویی
پشت غبار حادثه
تا کی به ظلمت گم شدن
جادو شدن زانو زدن
خدا ندارد احتیاج
به نذر تو نیاز من
تقویم درد و تفرقه
ما را به عصر سنگ برد
این قوم در خود گم شده
از ذات خود شکست خورد
این کهنه تقویم غریب
تکرار تاریخ عزاست
بی ابتدا و انتها
نگو که شرح حال ماست
باید جهان را تازه دید
رفت و به فرداها رسید
برای یک آغاز نو
نباید انتظار کشید
به اعتماد دست هم
باید گرفت از نو قلم
دوباره خط زد و نوشت
از ابتدا قدم قدم
تاریخ مرگ و ماتم است
این کهنه تقویم غم است
بی ترس دوزخ یا بهشت
از زندگی باید نوشت